طاهای من نیم ساله شد!!!!

روزهایم به سرعت باد می گذرند ...می دوند و می دوزند مرا به فردا...

جالب اینجاست که خودم هم استقبال می کنم از این دویدن...از این سرعت سرگیجه آور...از این جهش به فردا...و گاهی به خودم می گویم کجا؟؟؟!!!!در فردا چه پنهان است که این گونه بی تابی!!!

بمان و لذت ببر از این معصومیت...از این چشمان شفاف و لبریز از عشق که به تو خیره می شوند...از این دو دست پاک که تو را در آغوش می گیرند...از چهره ای آسمانی که تو را به عرش می برد...از لحظه لحظه اش سیراب شو و من...

سیراب می شوم از چشمه ی جوشان عشق تو...

 

پسرم تو بزرگ می شوی و من دلتنگ...

دلتنگ این روزها!!!

که وقتی بد قلقی می کنی باید بغلت کنم تا آرام بگیری...

دلتنگ این روزها که انگشت های ظریفت را دور انگشتم حلقه می کنی...

دلتنگ این روزها که تمام تلاشت را می کنی با من حرف بزنی...

دلتنگ این روزها که با خنده ات تمام دنیا را به من می دهی...

دلم برای گریه هایت هم تنگ می شود...

دلم حتما" برای این روزها تنگ می شود...

 

نیم سالگیت مبارک عزیزکم...


تاریخ : 21 اردیبهشت 1393 - 23:48 | توسط : mamani | بازدید : 619 | موضوع : وبلاگ |



هیچ نظری ثبت نشده است



ارسال نظر غیر فعال شده است



مشاوره، آموزش، طراحی و ساخت فروشگاه اینترنتی